فلسفه نماز و روزه دهه اول ذیالحجه/ روزی که فرصت آمرزش بندگان است
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۶۲۶۹۵۱
حجتالاسلام گواهی با اشارهبه اعمال مستحبی دهه اول ذیالحجه، گفت: این ۱۰ روز ایام معلومات است، اعمال موکد برای آن نوعی همراهی با حجاج خانه خدا است، مثل دعای عرفه که اگر با معرفت خوانده شود برکات بسیار را نصیب ما میکند.
حجتالاسلام والمسلمین «عبدالعلی گواهی» در گفتوگو با خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با اشاره به آثار و برکات فردی و اجتماعی نماز و روزه مستحبی دهه اول ماه ذی الحجه، اظهار کرد: ۱۰ روز اول ماه ذی الحجه ایام معلومات و زمان پربرکت غفران و بخشش الهی است که در قرآن به آن اشاره شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رئیس سازمان بسیج طلاب و اساتید حوزه علمیه افزود: در این ایام که حجاج بیت الله الحرام در حج تمتع به سر می برند و اعمال و مناسک آن را به جا آورند، انجام اعمالی همچون روزه و نماز مستحبی این دهه یا خواندن دعای عرفه نوعی همراهی با حجاج خانه خدا است.
وی با اشاره به آیه «وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ۚ وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ» که پس از حمد و سوره توحید در نماز دهه اول ذیالحجه خوانده میشود، گفت: پس از آنکه حضرت موسی (ع) 30 روز در کوه طور عبادت کرد آیه نازل شد که 10 شب دیگر در آن مکان بماند و زمانی که 40 شب تمام شد، هارون را ملاقات کند. این 10 روز اضافه شده همان ایام معلومات است که خداوند در قرآن به آن اشاره می کند؛ 10 روزی که محل ابتلای قوم موسی بود و آنها در نبود پیامبر خود دچار گمراهی شدند.
رئیس سازمان بسیج طلاب و اساتید حوزه علمیه با بیان اینکه در ۹ روز اول ماه ذیالحجه بر نمازی دورکعتی بین نماز مغرب و عشاء توصیه شده است، ابراز کرد: کیفیت این نماز در مفاتیحالجنان آورده شده و بر اقامه نماز حضرت زهرا (ع) نیز توصیه شده است.
این استاد حوزه در ادامه و درباره دیگر مستحبات و عبادات دهه اول ماه ذی الحجه، بیان کرد: در این دهه بر روزه گرفتن در 9 روز اول بسیار سفارش شده است، همچنین در این دهه روز عرفه قرار دارد که از مهمترین روزها برای عفو و بخشش بندگان است.
حجتالاسلام گواهی تاکید کرد: در روایت آمده اگر فردی در ماه مبارک رمضان آمرزیده نشود قطعا در روزهای دیگر آمرزیده نخواهد شد مگر روز عرفه؛ روز عرفه بسیار باعظمت و ارزشمند است، که توصیه شده دعای پرفیض عرفه امام حسین(ع) در آن روز قرائت شود.
وی اضافه کرد: از امام معصوم(ع) نقل است شخصی روز عرفه برای گرفتن حاجت خود نزد فردی میرود امام میفرمایند: در تعجب هستم چگونه این شخص روزی که خداوند متعال تمامی درهای رحمت خود را برای بندگانش باز کرده است حاجتش را از خداوند متعال درخواست نمی کند.
حجتالاسلام گواهی افزود: شب عرفه و عید قربان و روز عرفه از نظر عبادت نزد خداوند بسیار ارزش و اهمیت داشته و همچون شبهای قدر پرفضیلت و پربرکت است، مومنان واقعی از آن استفاده میکنند و روح خود را جلا میدهند.
وی درباره ارزش و اهمیت دعای عرفه در دهه اول ماه ذیالحجه، تاکید کرد: فردی وارد مکه شد اما نتوانست اعمال حج تمتع را انجام دهد از امام صادق (ع) پرسید که من نتوانستم در حج تشرف پیدا کنم چه اعمالی باید به جا بیاورم که ثواب حج را داشته باشد، حضرت(ع) اشاره ای به کوه بزرگی کردند و فرمودند اگر به اندازه این کوه طلای سرخ در راه خدا صدقه بدهید، نمی توانید ثواب یک حج حاجی را داشته باشید مگر اینکه دعای عرفه را با معرفت بخوانید.
رئیس سازمان بسیج طلاب و اساتید حوزه علمیه ادامه داد: زیارت امام حسین (ع) در روز عرفه ثواب هزار حج تمتع، هزار حج عمره و هزار جهاد در راه خداوند را دارد و خداوند بدون حساب و کتاب ثواب برای این اعمال را در نظر گرفته است.
حجتالاسلام گواهی تاکید کرد: نگهداری کار خیر سخت تر از انجام آن است و فردی که دعای عرفه و اعمال دهه اول ذیالحجه را با نماز و روزه آن به جای می آورد باید در نگهداری این ثواب کوشا باشد یعنی آنها را با پرهیز از گناهان حفظ کند. اگرعبادتها همراه با تقوا و بدون ریا، غیبت و تهمت و دروغ باشد، نتیجه خواهد داد.
وی در پایان با اشاره به آیه «وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِينَ لَيْلَةً ...» که در نمازهای دو رکعتی دهه اول ماه ذیالحجه قرائت میشود، خاطرنشان کرد: اگرچه اعمال دهه اول ماه ذیالحجه بسیار اهمیت دارد اما این آیه قرآن نشان میدهد در کنار این اعمال عبادی ما باید نسبت به ابعاد دیگر از اصول دین معرفت و آگاهی داشته باشیم و اعتقادات خود را با کسب معرفت درباره مبانی اسلام کامل کنیم که در مقابل شبهات دشمن دچار شک و تردید نشویم.
پایان پیام/487
منبع: شبستان
کلیدواژه: نماز جمعه خطبه های نماز جمعه اردبیل مسجد خطبه نماز جمعه امام جمعه شهادت امام جواد ع بیرجند کانون های فرهنگی هنری مساجد مراسم دعای عرفه دعای عرفه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۶۲۶۹۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسی/ ۲۰ بار مچ شوهرم را با زنهای غریبه گرفتم
به گزارش خبرآنلاین، زن ۳۲ سالهای است که برای پیگیری پرونده طلاقش وارد مرکز انتظامی شده بود، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: در دوران کودکی پدرم را به خاطر ابتلا به بیماری صعبالعلاج از دست دادم و مادرم سرپرستی من و برادر کوچکترم را به عهده گرفت اما به خاطر اینکه پدرم حسابدار یک اداره دولتی بود، بعد از مرگ او بیمه حقوق پدرم را پرداخت میکرد و ما مشکل مالی نداشتیم.
همشهری در خبری نوشت:مادرم نیز مدام از اخلاق خوب پدرم در دوران کوتاه زندگی مشترک خودشان سخن میگفت و با حسرت از گذشتهاش یاد میکرد که دیگر تکرار نخواهد شد. به همین دلیل هم هیچگاه ازدواج نکرد و تنها با یاد و خاطرات پدرم به زندگی ادامه داد. در این شرایط من هم با خانواده خالهام ارتباط بسیار صمیمانهای داشتم تا اینکه عاشق پسرخالهام شدم ولی هیچ وقت به کسی چیزی نگفتم. البته آرمین هم توجه خاصی به من نشان میداد و رابطهاش با من بسیار طبیعی و خانوادگی بود. از سوی دیگر مادرم اصرار میکرد درس بخوانم و به دانشگاه بروم.
هنوز آخرین سال دبیرستان را میگذراندم که روزی مادر و خالهام از من خواستند دوستم وحیده را برای آرمین خواستگاری کنم. انگار قلبم از جا کنده شد. من خودم عاشق آرمین بودم و حالا باید از دوستم خواستگاری میکردم. بالاخره مجبور شدم و آرمین و وحیده در حالی باهم ازدواج کردند که من از شدت افسردگی گوشهگیر شده بودم. آنها بعد از ازدواج به یکی از شهرهای اطراف مشهد رفتند و من هم در آزمون سراسری در رشته پرستاری پذیرفته شدم.
با آنکه علاقه زیادی به این رشته نداشتم، به ناچار به شهر دیگری رفتم و به تحصیل ادامه دادم. هنوز تحصیلاتم به پایان نرسیده بود که روزی یکی از همکارانم در بیمارستان از من خواستگاری کرد و من با وجود مخالفتهای مادرم با هوشیار ازدواج کردم. چند ماه بعد که تحصیلاتم به پایان رسید، قرار شد مجلس عروسی در باغ یکی از بستگانم برگزار شود. اما آن شب هرچه مهمانان در انتظار داماد ماندند، خبری از او نشد تا اینکه یکی از دوستان هوشیار وحشتزده تماس گرفت و گفت: هوشیار بعد از خروج از آرایشگاه با خودرو تصادف کرده و الان در بیمارستان است.
هراسان و نگران به بیمارستان رفتم ولی همسرم در کما بود و ۳ روز بعد هم جان سپرد. اینگونه بود که من در ۲۳ سالگی بیوه شدم. تا یک سال هر روز به مزار هوشیار میرفتم و به بخت سیاه خودم میگریستم. حالا دیگر حتی به بیمارستان نمیرفتم و در خانه خودم را حبس کرده بودم تا اینکه بالاخره با اصرار و نصیحتهای اطرافیانم دوباره به بیمارستان بازگشتم.
در همین روزها پسرعموی یکی از همکارانم که چند بار مرا در بیمارستان دیده بود با وساطت همکارم به خواستگاریم آمد و بدین ترتیب من با کوروش ازدواج کردم تا گذشته را از یاد ببرم. ولی چند ماه بعد متوجه شدم کوروش با زن غریبهای ارتباط دارد و به من خیانت میکند. به همین دلیل به خانه مادرم رفتم و او را تنها گذاشتم ولی کوروش به سراغم آمد و با عذرخواهی تعهد داد که دیگر چنین اشتباهی نمیکند. اما او باز هم این رفتار زشت خود را تکرار کرد.
با آنکه صاحب دختری زیبا شده بودم، دیگر آن رابطه عاطفی و عاشقانه را با کوروش نداشتم چراکه او را مردی خیانتکار میدانستم به گونهای که شاید ۲۰ بار مچ او را گرفتم و هر بار فقط عذرخواهی میکرد. من هم اهمیتی نمیدادم و دیگر برایم رفتارهایش بیمعنی بود.
روزی وقتی سرگرم کارم بودم ناگهان روی تخت اورژانس جوانی را به بیمارستان آوردند که تصادف شدیدی کرده بود. یک لحظه درجا خشکم زد. او آرمین پسرخالهام بود که مدت زیادی خبری از او نداشتم. بلافاصله اقدامات درمانی را شروع کردم و در مدت یک ماه که آرمین بستری بود، خودم امور مربوط به پرستاری را انجام میدادم. در یکی از این روزها آرمین با شرمندگی گفت از همان روزهای کودکی علاقه خاصی به من داشته و به مادرم نیز گفته بود اما مادرم مخالفت کرده و از او خواسته بود در این باره چیزی به من نگوید تا من بتوانم درسم را بخوانم.
با وجود این، من باز هم عشقم را پنهان کردم و به آرمین نگفتم که من هم روزی عاشق او بودم چراکه نمیخواستم دوستم وحیده زجرهایی را تحمل کند که من به خاطر خیانتهای همسرم تحمل کردم. در واقع اگر من به دوستم خیانت میکردم پس دیگران حق داشتند که با شوهر من ارتباط داشته باشند. این بود که به او گفتم من هیچ علاقهای به تو نداشتم و تنها تو را پسرخالهام میدانستم.
حالا هم حدود ۲ ماه است که کوروش من و فرزندم را رها کرده و با یک زن غریبه به مسافرت رفته است و من هم برای پیگیری پرونده طلاق آمدهام.
با دستور سرگرد آبکه (رئیس کلانتری طبرسی شمالی مشهد) بررسیهای قانونی و مشاورهای درباره این پرونده به گروه مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی کلانتری سپرده شد.
۲۳۳۲۱۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903119